پیسته –
خیسلتهای شفابخش آن: مغز ثمرش را بخورند، ذهن را تیز میگرداند، حالت مینه را سره نگاه میدارد؛ سرفه، دلتپک (دلبازی) ، قهای، بیحضور (بیجا) شدن دل، درد رودهها و سردی جگر را دفع میکند؛ گرههای جگر، مجراهای غذا و زهره را میکُشاید، جگرر را از مادّههای بیگانه پاک میسازد و درد این عضو را، که از تری باشد، به اب را میآورد. پسته همچون غذا کمقوّت است، ولی اگر این را بردوام بخورند، بدن را فربه میکند، معده و سر آن را قوّت میبخشد؛ خصوصاً با پوست بیرون آن یکجا بخورند، لاغری گُرده و زردپروین را دفع میکند، علّتهای سپرز را برطرف مینماید و برای گزیدن جانوران زهرناک تریاق میباشد. پسته را با شکر بخورند، تأثیر هوای وبایی را اصلاح میکند.
میزاج پوست سبز بیرون آن سرد و خشک است. اگر آن را بخایند، ملک و دندان را مستحکم میگرداند، دهن را خوشبویی میکند، جوشش (پختن) دهن را شفا میبخشد.
پوست سبز بیرون آن را کوفته بخورند، دل و معده را بغایت قوّت میبخشد، پشمکهای معده را قوی میگرداند؛ قهای، آروغ؛ اسهال و تشنگی را دفع میکند؛ اگر با شراب بخورند، زهر کجدُم و دیگر جانوران را دفع میسازد. پوچاق سفید سخت آن را در آب جوشانیده، در آن آب تا ناف درآمده نشینند، مقعد (کوتن) برآمده را به جایش میبرد.
پوست درخت و برگ آن را در آب جوشانیده، آن آب را کم-کم و بردوام بریزند، نزلهها را بند مینماید، درد مقعد و بچهدان را شفا میبخشد، قطور و خارش را به اب را میآورد، شپُش را هم نیست میگرداند. اگر با همین آب با مداومت موی را بشویند، وسواس، مادّة سوداوی و اینچنین زخم را از بدن دفع میکند.
مغز پسته را بسیار بخورند، به معده ضرر دارد. روغنش یا مغزش را بردوام بخورند، نیز به عضوهای پایان بدن ضرر دارد-دوای این ضررهایش زردآلو خوردن است.
به جای پسته مغز بادام شیرین و نیم برابر وزن آن مغز چارمغز را بخورند، روا میباشد. گر پسته را بسیار بخورند، علّت شرا را (الّیرگیّه را) پیدا میکند. در این حالت سرکا، انار ترش و زردآلو خشک بخورند، زیانش اصلاح مییابد.