سورت کیدره در تنگ
مدرک اساسی راجع به کیداریان (کشمیریان) در اخبار مأخذهای زیرین هستند. در سالنامة بای-ش روایت میشود، که حاکم یوجیها از حملة جاجها خوف برده، دربار خود را به شهر بالا کوچاند. «پس از این پادشاه دلاور یوجیها سیدالا از کوههای بلند عبور کرد و به شمال هندوستان حملور شد و شمالتر از گنتالا پنج دولت را زیر دست آورد». بعد این سالنامه واقعههای سال 424-را نقل میکند. از دیگر روایت بای-ش معلوم میشود، که سیدالا به ناحیههای یوجیهای صغیر هم حکمفرما بوده است، ولی ثانی «خونّها او را پیش کردهاند و او به غرب رفتهاست و» حکومت را به دست پسرش داده است.[1]
چند نوع تنگهها هستند، که در روی آنها به برهمی «کیدره کُشانه شه» نوشته شده است. حروفات تنگه دلالت میکند، که آن در کیم-کدام ناحیة جنوب، در پس هندوکُش برآورده شده است و موافق معلومات نومیزمتی به دورة سالهای 390-430 نسبت دارد. ا. بور این تنگهها را تحلیل نموده، به خلاصهای آمد، که این گونه تنگهها را پس هم کمش دو حاکم سکّه میزدند.[2] ک. اناک اثبات میکند، که کیداریان تقریباً در سالهای 412-437 تخارستان و قندهار را تصرّف کرده بودند.[3]
در مأخذهای غرب (پریسک پانی) گفته میشود، که «گونّهایی، که آنها را کیداریان مینامند»، سالهای 456 و در سالهای منبعده ضد ایران ساسانی مبارزه بردهاند. در زیر سنة سال 456 پریسک پانی (19) خبر میدهد، که شاه «پارتی» (یعنی ساسانی) ضد گونّ و کیداریان میجنگید. خود همان مأخذ زیر سنة سال 464 مینویسد، که حکومت ساسانیان چنین ادّعاییداشت: «ریمیان (ویزنتیه-ب. غ .) عهدهدار شدند، که اگر فارسها ضد گونّ و کیداریان نام طایفهای به جنگ درایند، یاری پولی خواهند رساند، زیرا اگر دست فارسها بالا شود، برای ریمیان سود همین میشد، که گونّها را (کیداریان را) رخصت نمیشد به سرزمین ریم درایند» (پریسک پانی، 25).
معلم، که سیدالای مأخذهای ختایی (تلفّظ قدیمیاش (kiwo-tâ-lâ)[4] و کیدارة روی تنگهها خود همان یک نام است. به هر حال، در بارة دیگر جهتهای مسئله الحال با اطمینان یگان گپ مویین زده نمیشود. اگر به مأخذ ختایی باور کنیم، ما هم گفته میتوانیم، که کیداریان خویش کُشانیان و حتّی یک جزء کُشانیان بودند، ولی این ادّا را دیگر مأخذها تصدیق نمیکنند. مسئلة مناسبت کیداریان به هندوستان رفته و آن کیداریانی، که به قول پریسک، ضد ساسانیان جنگیدهاند، مطلقا ناروشن است. چند فرضیة ظریفانه پیشنهاد شده است، موافق یکی از این فرضیهها کیداریان و خیانیان قریب یک طایفهاند و از بس که خیانیان به نام تابع شاه کیداریان بودند، بنا بر این آنها را هم «کیداریان»[5] مینامیدند. معلوماتی هست، که کیداریان هنوز سال 477 از گندهره به ختایی هیعت سفارت فرستادهاند.[6]
[1] بچورین، 2، س. 264-266.
[2] ghirshman r. ، 1948، ر. 78-79؛ یivar ا. د. ن. ، 1956، 26-27؛ لوکانین و. گ، 1967، س. 32-33.
[3] اوnoki k. ، 1959، ر. 11.
[4] pوlliot ر. ، 1934، ر. 43.
[5] مندیلشتم ا. م. ، 1958.
[6] اوnoki ک. ، 1959، ر. 27. به rول وهای، در بین سالهای 477-520{ایتالیان در گندهره کیداریان را تارمار کردهاند (اوnoki ک. ، 1955 ب، ر. 236؛ 1958، ر. 1).