شفتالو
خیسلتهای شفابخش آن: ثمرة پختگی شفتالو را بخورند، درون را میلایم میکند، طغیان بخارهای گرم، خشک و تشنگی را تسکین میدهد، فشار بلند خون و غلبة مادّة سفرا را پست میگرداند، مینة گرم را خنک میسازد، مزاج بدنرا اگر از سوختن سودا خشک شده باشد، تر میگرداند، تبهای را، که از زیاد گشتن فقط صفرا باشند، اینچنین تبی را، که از جوشش خون صادر شده است، شفا میبخشد؛ بدبویی دهن را دفع میکند، به آدمان گرممزاج قوّت باه میبخشد، اشتهارا میکُشاید. چون آب شفتالو پختگی را گرفته شب بگذارند، تا دوردهاش تهشین گردد و آبش صاف شود. پگاهی به دل نهار 150 گرمّ از آب سافش با شکر یا با شکر ینتاق بیاشامند، مادّة سفرا را با اسهال دفع میکند؛ اینچنین اخلاط سوخته را هم از بدن خارج میگرداند.
میوة شفتالو به آدمان ترمیزاج و عصبها زره دارد، در معده زود بدبو میگردد، تبهای دور و دراز را پیدا میکند. در این مورد عسل یا مربّای زنجبیل بخورند، اصلاح زره مینماید.
شفتالوی کاردی گرانتر و دیرهضم، خصلت قبضییتناکی دارد، بادناک است و علّت کولینج را، که در دوه ورم رودههای غفس میباشد، به عمل میآورد، خصوصاً خام آن در این بابت بدتر است.
شفتالوی تلخ را بردوام بخورند، خیلی دیرهضم میشود، قبضیت میآورد، ولی اگر هضم یابد، غذاییتش بسیار و نمیگذارد، که مادّههای ضررناک به معده ریخته شوند. 50 گرمّ آب برگ آن را بنوشند و گلش را با شکر بردوام بخورند، همة کرمهای معده را، حتّی کرم کدودانه را میکُشد. اگر این آب را بر ناف بیمالند، کرم شکم را دفع میکند.
گولش را کوفته، با آب کرم تاجیکی خمیر ساخته گذاشته بندند، آزخها را خشک کرده میریزاند. تبیب ابن رضوان مویین نموده است، که نیم گرمّ گل آن را زنهای حامله بخورند، بچة آنها را از شکم میافتاند. روغن مغز شفتالو را نیمگرم بچکانند، درد گوش و کری را دفع مینماید، گرههای پردههای گوش را میکُشاید؛ اگر بخورند، درد بواسیر را بسنده میگرداند.
مغزش را بخایند، دندان کُندشده را اصلاح میکند. 3، 5 گرمّ استخوان، یعنی پوچاق دانک آن را مهین آس کرده بخورند، اسهال را میبندد. چون دانک آن را در آتش سوخته، بعد مغز آن را جدا کرده کوفته، به دانچه و قطور، که بر بدن کودکان پیدا شوند، اینچنین به پشت گوش آنها برمیایند، بیمالند، زود شفا میبخشد.