تورشک برای درمانی بدن
hapuoblikas krupnolistnoi (suurelehine) rumex acetosa sorrel n2ttysuolaheina angssyra
تورشک-این را در باغات زراعت میکنند و در حالت خامیاش میخورند. طعمش ترش است. این رستنی را به روسی شویل مینامند. میزاجش در درجن یکم سرد و در دوّم خشک است. خیسلتهای شفابخش آن: آب برگهای ترشک را در دهن گردانند، درد دندان را تسکین میدهد و درون دهن را باد خورده باشد، شفا میبخشد.
برگش را بخورند، خمار را دفع میکند، علّت قیکنی را، که سببش جمع شدن صفرا در معده باشد، باز میدارد، بیحضور (بیجا) شدن دل را، که سببش بسیاری صفرا باشد، منع میکند. بعضی کسان به گل خوردن و همچنین چیزهای ردّی استعمال کردن عادت کرده باشند، اگر ترشک را استعمال فرمایند، اصلاح حال میگرداند. خوردن ترشک زردپروین را دفع میکند، جگر گرممزاج را قوّت میدهد، تفس معده و تشنگی را تسکین میدهد، به طعام اشتها میآورد، زهر کجدُم را از بدن دفع میسازد.
گر این را پخته بخورند، درون را ملایم میگرداند و با تتم همراه کرده بخورند، ریشهای رودهها و خراشیده شدن سطح درون و رودهها را شفا میبخشد. این را در آب جوشانیده، آن آب را با شراب درآمیخته بنوشند، زردپروین را نفع دارد. تورشک را پخته، بعد با روغن زیتون بریان نموده، به درون آن کشنیز، اندک زیره و آب انار داخل کرده بخورند، درون روانگشته را میبندد.
پوختة آن را با شراب خمیر کرده گذاشته بندند، علّت خنازیر، ورمهای بناگوش، قطور، شکوفة پوست و داغ پیس را شفا میبخشد؛ اگر به جای شراب سرکا را به کار برند، علّتهای سپرز را به اب را میآورد. تورشک را کوفته، با روغن گل سرخ و زعفران خمیر ساخته گذاشته بندند، ریشهای را، که رطوبتشان به عسل میماند، صحت میکند.
ولی استعمال آن به درون پشت کمر را (باه را) ضرر دارد. در این حالت شربتها را استعمال نمایند، این زیانش اصلاح مییابد. مقدار یک بار خوردن از آن در یک روز تا 75 گرمّ است. میزاج تخم ترشک در درجة یکم سرد و در دوّم خشک است.
توخم این را بخورند، برای بیماریهای دل، معده، جگر، رودهها و دفع کردن زهرها درمان میشود، اینچنین دلتپک را، که سببش یا زیاد شدن خون، یا افزودن مادّة صفرا باشد، شفا میبخشد؛ تفسیدن معده و زردپروین را دفع میکند، زخم رودهها را صحت میسازد، قوّت زهر کجدُم را در بدن میشکند. اگر این را بریان کرده بخورند، اسهالهای خونین، سفراوی و اسهال از جگر صادرشونده را منع میکند. و اگر بسیار تر بریان کرده بخورند، درون را میبندد، حتّی شخ میکند.
به ضد زهر کجدُم این دوای به درجهای استوار است، که اگر کسی را، که تخم این را خورده باشد، او از این آزار و رنج نمییابد. ولی ترشک و قسمهای آن را به درون از حد زیاد استعمال کنند، به گُرده و سپرز ضرر دارد. در این مورد ارپهبادیان و قند بخورند، اصلاح ضرر مینماید. میقدار یک بار خوردن در یک روز از تخم ترشک تا 7 گرمّ است.
گر ریشهاش را بخورند، اسهال خونین را منع میکند، خراشیده شدن سطح درون رودهها و زردپروین را دفع میگرداند، آبروی بچهدان را اصلاح مینماید، هیز را قطع میکند.
ریشة این را کوفته گذاشته بندند، قطور زخمین، شکوفة پوست، ملکک و کفیدن ناخن را شفا میبخشد؛ اگر با آرد جو سرشته گذاشته بندند، خارش بدن را برهم میدهد؛ ولی این را پخته، با سرکا خمیر کرده، از رو گذاشته بندند، ورم سپرز را تحلیل میدهد. و آن را تنها به گردن آویزند، خنازیر را برهم میدهد. ریشة آن را در آب جوشانیده، آن آب را بنوشند، زردپروین را، که از افتادن گره باشد، شفا میبخشد، سنگ گُرده و خیچک را میده کرده میریزاند، هیز بندشده را میکُشاید، یعنی روان میکند.
ین رستنی نوع صحرایی نیز دارد، که این را تاجیکان شلخه، قو و از ازبکی گرفته، آتکولاق میگویند. برگش سیربرتر و درازتر، که به برگ لبلبو شباهت دارد. اگر آب گیاه این را بنوشند و یا برگش را پخته بخورند، خراشیده شدن ستق درون رودهها را، که سببش خشکی و افزودن صفرا در این عضو باشد، صحت میبخشد.
ریشهاش در دواگی قویتر از ریشة ترشک است. گر این را با نبات بخورند، سورفه را دفع میکند و اگر کوفته گذاشته بندند، درد بغومها را درمان میشود، لت خوردن عضوها را صحت میگرداند؛ نقرس گرم را، که درد و ورم کردن انگشتان دست و پاها از جمع شدن مادّههای گرممزاج در این عضوها باشد، شفا میبخشد.
ریشة این را با ریشة کور یکجا سوخته، به دودش بدارند، دانة بواسیر را خشک کرده میافتاند. شیلخة آبی، که این نیز یک نوع شلخه (قو) است، ولی آن نزدیک آبها، جوییبارها میروید. برگش درازک، مانند تگبرگهای کاسنی است. تخمش سیاه مایل به سرخی میباشد. طعمش مانند مزة بوستانی آن است.
خیسلتهای دواگیاش قریب به بوستانی است: خوردنش برای دلتپک (دلبازی) ، بیحضور شدن دل فایده دارد؛ با شراب بخورند، غم را دور میکند، از ترسانچکی نجات میدهد؛ سستی مقعد را اصلاح مینماید، فرح میآورد، طبع را چاق میگرداند. ریشة این را کوفته گذاشته بندند، قطور، جراحتها و ریش و زخمهای بدفیال را (زلاکچیستوینّыی یزوы) را شفا میبخشد، ورمهای گرم را تحلیل میدهد؛ نمیگذارد، که زخمها وسعت یابند. چون تخم و برگش را بخایند، درد دندان را ساکن میکند، بیخ دندان را مستحکم میسازد. اگر این را بردوام بخورند، زردپروین را شفا میبخشد.