معلومات آخرین
Home / علم / سوسن کوهی

سوسن کوهی

سوسن کوهی  –ین ریشة سوسن کوهی است، که بویش بوی بنفشه را دارد. گلش مرکّب از سه رنگ: سرخ، سیاه و زرد آمیخته است. ریشه‌اش پرگره، درازی و غفسی‌اش به اندازة انگشت دست است. مزاجش در درجة دوّم گرم و در خشکی کمتر از این درجه می‌باشد. این هر چه قدر کهنه‌تر گردد، قوّت اسهالاوری‌اش، یعنی در دواگی قویتر و مزاجش خشکتر می‌گردد.

خیسلتهای شفابخش سوسن:  ین خصوصیتهای ملایمکنندگی درون، گرم گردانندگی بدن، گشایندگی گرهها، پزانندگی مادّه‌ها، پاککنندگی عضوهای داخلی، خارجکنندگی زرداب، مادّه‌های سودا و بلغم غفس دارد. هر چه قدر این کهنه‌تر گردد، قوّت اسهالکنندگی‌اش زیادتر می‌شود.

11 گرمّ ریشة آن را کوفته، با شهداب بخورند، مادّه‌های غلیظ بلغمی و مادّة سفرا را از بدن با اسهال دفع می‌کند. ریشه‌اش را کوفته، با روغن گل سرخ خمیر کرده، به سر گذاشته بندند، برای درد سر کهنه دوا می‌شود. گلش را کوفته گذاشته بندند، علّت سکته (مرده‌وار بی‌حرکت ماندن) ، جنگک شدن اعضا از سبب زیاد گشتن بلغم و اینچنین کرختی را به اب را می‌آورد.

50 گرمّ ریشة خشکش را شسته، در 3، 5 لیتر آب شیرین با آتش ملایم نیم ساعت بجوشانند و بعد آن آب را صاف کرده، هر شب از آن پیش از خواب 100 گرمّ بنوشند و از بالایش یک چایقاشوق عسل هم بخورند، پریدن اعضا، کرختی، علّت لرزک، سکته، فالج (شل شدن نیمة بدن به درازی) ، سست و ناتوان گشتن عضوی یا اعضا، در وقت خواب ترسیدن کودک، عصیان (فراموشخاتیری) -به همه‌اش شفا می‌بخشد؛ قوّت حافظه را سره می‌گرداند.

ریشه‌اش را با شراب ریهانی بخورند و مداومت بر آن نمایند، جنگک شدن اعضا را، که سببش از حد بسیار گشتن بلغم باشد، شفا می‌دهد.

ریشة خشک آن را آس کرده در بینی کشند، آب چشم و رطوبت زیادتی این عضو را خارج می‌کند. برگهای خشکش را مهین ساییده، سه روز په‌ای در هم در بینی بریزند، درد نیمسر را دفع می‌کند.

ریشه‌اش را در آب جوشانیده، در آن آب کمتر سرکا داخل نموده، طعمش را ناردان ساخته، نیمگرم در گوش چکانند، نزلة خنکمیزاج در آن فروداینده را قطع می‌کند، جرنگ گوشها را هم برهم می‌دهد. با این آب دهان را چیقانند، درد دندان را، که از خنکی باشد، یعنی از زیاد گشتن بلغم باشد، تسکین می‌دهد و اگر با آن غرغره کنند، زبانچة حلق را، که افتاده باشد، به جایش می‌بردارد.

ابی را، که در آن ریشة این گیاه جوشانیده شده باشد، با می پختگی درآمیخته بخورند، درد عضوهای درون سینه و شش، ضیق-ان-نفس، دمکوتهی، سرفه، دشواری نفس، ورم شش، درد گلوی بلغمی، درد جگر و درد سپرز، که از سردی باشند، استسقا (وادینکه) ، زردپروین، ارقونّسا (ردیکولیت) ، ماندگی و درد روده‌ها را دفع می‌کند؛ اخلاط‌ بیگانة در رگ و فضاهای بدن بندشده را خاریچ می‌گراند، دهن بواسیر را می‌کُشاید و زود روان شدن، یعنی آمدن منی را هنگام موجامه‌ات، به اصلاح می‌آورد.

هر روز از ریشة آن 7 گرمّش را با شراب بیاشامند، برای همة بیماریهای بچه‌دان و دریدن آن دارو می‌شود، گرههای آن را می‌کُشاید، هیز بندشده را روان می‌سازد، اینچنین سست و ناتوان گشتن موشکها را شفا می‌بخشد. اگر آب مذکور را با سرکا بنوشند، بر ضد زهر جانوران تریاق می‌شود، ورم و گره سپرز را دفع می‌کند و لرز تبهای ورجه را برهم می‌دهد.

ریشة آن را پخته، از رو بر بچه‌دان، یعنی به زیر ناف گذاشته بندند، درد بچه‌دان را دفع می‌نماید و سختیش را، که این را در طبّ حاضره نابالغی بچه‌دان می‌نامند، صحت و بالغ می‌گرداند؛ اینچنین اگر دهن بچه‌دان از غفس گشتن پرده و موشکهای آن بند شده باشد، می‌کُشاید و برای نطفة مرد را قبول کردن و حامله شدن موهییا می‌سازد. اینچنین این را به ورمهای سخت چاهای دیگر بدن نیز گذاشته بندند، آنها را ملایم می‌گرداند، خنازیر (خوکگردان) را تحلیل می‌دهد؛ بر رو گذاشته بندند، ریخینک این عضو را دفع می‌کند و ریشهای ریمناک را، که در هر جای بدن باشند، به هم آورده صحت می‌بخشد.

گر با مداومت آن را در آتش گرم کرده، کمی سرکا نیز بر آن پاشیده، با آن گرمبندی کنند، علّتهای سپرز، استسقا و گزیدن چانوران زهرناک را دوا می‌شود، ورمها را می‌گرداند، روتوبت روان شرمانند ریشها را قطع می‌گرداند، داغهای کنجدک و داغ سفید پوست را دفع می‌کند؛ اگر آن را با عسل درآمیخته، گرمبندی کنند، اینچنین کوفته، با عسل خمیر کرده گذاشته بندند، زخمهای چقوررفته را صحت می‌کند.

ریشة خشک آن را کوفته بپاشند، بر استخوانی، که در نتیجة علّتی لوچ گشته باشد، گوشت سالم می‌رویاند، زخم و ریشهای چقور را به هم می‌آورد، اینچنین بدبویی زخمها و زخمهای بی‌دوا را به اصلاح می‌آورد.

گر این ریشه را در آب جوشانیده، در آن آب تا ناف درآمده ‌نشینند، سختی بچه‌دان و مقعد را شفا می‌بخشد، اینچنین علّتهای را، که از سردی به عمل آمده باشند، دفع می‌کند. و با همان آب حقنه (کلیزمه) کنند، ارقونّسا، بدبویی بواسیر و زخمهای چقوررفتة باطنی را دفع می‌نماید؛ از ناسورها، یعنی از ریشهای کوهنة بی‌دوا گوشت حرام را می‌برد و به جایش گشت سالم می‌رویاند.

ین ریشه را کوفته، با عسل خمیر ساخته، زنهای حامله از تگ بردارند، بچة آنها را از شکم می‌افتاند و اگر این ترکیب را در مقعد بردارند کرمهای روده‌های راست را می‌ریزاند.

روغن آن را به عضوهای جنگکشده، که سبب آن بیماری جمع شدن بلغم باشد، بیمالند، اصلاح می‌بخشد و اگر به مقعد بیمالند، دهن رگهای بواسیر را می‌کُشاید و خون بندشدة آن را روان می‌کند. و اگر این را با سرکا و یا با شراب درآمیخته بیاشامند، جنگک شدن اعضا را، که از افزودن بلغم باشد، شفا می‌بخشد، موشکهای دریده را به هم می‌آورد. از خوردن زنبوروغ زهرناک، بنگ، کشنیز دیوانکنندة کوهی زهرآلود شده باشند، نیز این روغن را با سرکا بیاشامند، از آفت زهرهای آنها نجات می‌دهد، اینچنین تبهای خنک‌خوراننده و لرزاننده را دور می‌سازد. 25 گرمّ از این روغن بخورند، درون را باشدّت می‌راند.

ین روغن را با شهداب درآمیخته، با آن غرغره کنند، دغلی قصبة شش را، که در علم حاضره برانخیت می‌نامند، به اصلاح می‌آورد.

ابی را، که ریشة این گیاه جوشانیده شده باشد، با کمی سرکا درآمیخته، نیمگرم در گوش چکانند، جرنگ درون آن را دور می‌کند و نزله‌های کهنه در گوش فوراینده را منع می‌نماید. اگر این آب را بتنهایی در بینی چکانند، بدبویی درون بینی را دفع می‌سازد.

ریشه‌های تر این رستنی را در روغن زیتون بجوشانند، تا آن که آن ریشه‌ها بپزند، بعد این روغن را نیمگرم در گوش چکانند، کری کهنه را برهم می‌دهد. اگر با این روغن حقنه کنند، ارقونّسا و علّتهای بچه‌دان را شفا می‌بخشد.

توخم این گیاه را بخورند، خواب می‌آورد. کمتری را از ریشة آن به سوراخ دندانی، که کرمخورده باشد و درد کند، بگذارند، آن دندان را بی هیچ گونه درد میده کرده می‌ریزاند، امّا باید به دندان دیگر نرسد، که آن را می‌پوساند و همان طور می‌ریزاند.

میقدار یک بار خوردن از ریشة این گیاه در یک روز تا 9 گرمّ است. امّا ریشه‌اش را باید با عسل بخورند، ولی اگر تنها می‌خورده باشند، زوری می‌کند، حتّی از هوش می‌رواند و یا وحشتناک می‌گرداند. اینچنین آشامیدن این گیاه ممکن است به شش ضرر رساند. در این حالت عسل بخورند، زیانش دفع می‌گردد یا با عسل همراه کرده بخورند.

ز این روغن هم تییار می‌کنند به این طریق. در تناسب 100 گرمّ ریشه‌اش را نیمکوفته، در هشت برابر وزن آن آب باران یا آب مقطّر یک شبانه‌روز تر کرده، بعد در ظرفی تا چاریک آبش ماندن می‌جوشانند، پس خوب مالیده، از متاع بافتش زیچ گذرانیده، صاف می‌گردانند. و از بالای آن آب در ظرفی روغن زیتون داخل نموده، با آتش ملایم می‌جوشانند، تا آن که آب بخار شده رود و روغن بماند. اگر از جوش بماند-این علامت تمام بخار شدن آب است.

مالیدن و خوردن این روغن برای خنازیر، جراحتها، ارقونّسا، نقرس (درد و ورم انگشتان دست و پاها) و دردهای بغومها دوا می‌شود، ورم و بادها را تحلیل می‌دهد؛ برای دشواری شاشیدن، که از جمع شدن بلغم باشد، دواست، بادهای گُرده و خیچک را دفع می‌کند، اشتهارا برمی‌انگیزاند، عضوهای هاضمه را، که معده، روده‌ها، جگر و سپرز می‌باشند، قوّت می‌بخشد، گره سپرز و غیره را می‌کُشاید.

Инчунин кобед

سوسن

سوسن-ان رستنی نمودهای گوناگون دارد: گلش سفید، بنفش و زرد، که به همه معلوم است-دشتی (کوهی) …