اقیرقیرها- این گیاهیست، که در همة کوهستان و بلندیهای آسیای مرکزی، از جمله در تاجیکستان میروید. ریشهاش، که در طبّ همین قسمش استفاده میشود، به درازی انگشتی، کمی باریکتر از آن، خوشبو میباشد. قوّت آن تا هفت سال باقی میماند. میزاجش در درجة سوم گرم و خشک است.
خیسلتهای شفابخش آن: ریشة این را کوفته گذاشته بندند و اینچنین خشکش را کوفته بپاشند، گرهها را میکُشاید، مینه و عضوهای آن را از مادّههای بیگانه پاک میگرداند، بدن را از بلغم پاک میسازد.
گر این را بخورند، برای بیماریهای کج شدن رویی، فالج (شل شدن نیمة بدن به درازی) ، لرزک، کزاز، (ستالبنیک) ، سستی و لکنت زبان، درد عضوهای درون سینه، درد دندان و بغومهای بدن، ارقونّسا (ردیکولیت) ، استسقا (وادینکه) دوا میشود، باه آدمان خنکمیزاج را قوّت میبخشد، بلغم را با اسهال دفع میکند؛ پیشاب، هیز، شیر و عرق را روان میسازد، تبها را شفا میبخشد و غیره.
گر ساییده آن را با روغن زیتون سرشته بیمالند، کزاز، کرختی، ناتوان و سست گشتن عضوها و بیحسی اعضا را دفع میکند. اگر این را در آب جوشانیده، در آن آب درآمده نشینند، نیز از علّتهای نامبرشده نجات مییابند.
کوفتة خشک آن را به تارک سر بپاشند یا بیمالند، مینه را گرم میکند، نزله را از پیدا شدن منع میسازد و برای علّت صرع، که از جمع شدن مادّة غلیظ در مینه باشد، دوا میشود. اگر این را با مستکا پهای در پهای بخایند، نیز همین تأثیر را دارد.
خوشک آن را کوفته، به واسطة نیچه در بینی پُف کنند، بستگیهای سر بینی و سوراخ بینی را میکُشاید. کوفتة این را با روغن گلسرخ درآمیخته در بینی بریزند، درد نیمسر، درد سر بلغمی شدید را دفع میکند.
چون ریشة آقیرقیرها را یک شبانهروز در سرکا تر کرده، به زیر دندان دردناک گذارند، درد آن را تسکین میدهد. چون آن را بخایند یا خشکش را کوفته، به تگ زبان بپاشند، رطوبتها را از آن جا میکشد و لکنت زبان را دفع میکند.
چون پختة آن را در دهن نگاه دارند، دندان جنبانک را مستحکم میگرداند. اگر این را در آب جوشانیده، آن آب را با سرکا درآمیخته، در دهن بگردانند یا با آن آب غرغره کنند، درد گلو، افتادن زبانچة حلق و سستی و ناتوانی زبان را، که سببش جمع شدن بلغم در این موضع باشد، شفا میبخشد.
سایدة خشک آن را بر بدن بیمالند، عرق میآورد. ریشة آقیرقیرها را به گردن آویزند، صرع (پریپدکة) طفلان را شفا میبخشد.
ریشة خشک آن را مهین آس کرده، با عسل خمیر ساخته، لیسیده بخورند، عضوهای درون سینه را از آلایشها پاک میگرداند، درد عضوهای درون سینه، سورفة سرد کهنه بلغمی و سردی معده را به اب را میآورد، نّچونین بلغم را از معده خارج میسازد؛ باه آدمان سردمیزاج و ترمیزاج را زیاده میگرداند. 17، 5 گرمّ خشک آن را بیاشامند، بلغم را با آهستگی با اسهال دفع میکند.
کوفتة آن را با روغن زیتون سرشته، پیش از گرفتن تب بر تمام بدن بیمالند، تب را نیست مینماید. چون پیش از موجامهات روغن آقیرقیرها را به ذَکر بیمالند، آن را مستحکم میگرداند و شهوت را برمیانگیزد، اینچنین در این عمل لذّت میبخشد، ولی منی را زود فرود میآورد، اگر همینش مراد باشد.
اقیرقیرها را مهین کوفته، با آب و آرد باقیلا خمیر کرده، آن را به درون خلتچة متاعی مالیده، ذَکر و خایها را در آن جا کرده، یک روز کامل همان طور بگذارند و همان طور بدارند، در آدمان سردمیزاج باه را افزون میگرداند و برای کسانی، که در خایههای خود موجود بودن سردی را حس میکرده باشند، دوای عجیب میشود.
اقیرقیرها را با نوشادر مهین آس کرده، به کام دهن بیمالند، آن را از سوختن آتش منع میکند، این را همین طور بازینگران استعمال میکنند. چون آقیرقیرها را در خمیر بپزند، تا آن که مانند خمیر گردد، بعد آن را به دندان کرمخورده بگذارند، کرمش را میریزاند.
ولی به درون استعمال کردن آقیرقیرها به شش ضرر دارد-دوای این زیانش کتی را خوردن است. میقدار یک بار خوردن از آکیرکیرها در یک روز تا 3، 5 گرمّ است.
ز آقیرقیرها روغن هم ترتیب میدهند به این طریق. 25 گرمّ ریشة خشک آن را کوفته، در 300 گرمّ آب تا 25 گرمّ آن آب ماندن بجوشانند. بعد خوب مالیده، از متاع بافتش زیچ گذرانیده صاف کرده، با 50 گرمّ روغن زیتون با آتش ملایم تا تمام بخار شده رفتن آب بجوشانند، ز جوش، که ماند-این علامت تمام گشتن آب است. این روغن آقیرقیرها حساب مییابد. در شیشه نگاه دارند و وقت حاجت به کار برند.
گر این را بیمالند و بیاشامند، همة بیماریهای از سردی صادرگشته، از جمله کرختی، کج شدن رویی، فالج و غیره را شفا میبخشد، تبهای خنک را دفع میکند، باه را قوی میگرداند؛ درد سر، درد نیمسر، اینچنین صرع را، که همه از سردی باشند، دفع مینماید، مینة خنک را قوّت میبخشد.
بوبدولّای رودکی وابسته به چنین نوشتهاست
کسی خواهد، که آن دندان خرده،
ک درد او را همه سوراخ کرده،
ز بیخش برکند بی رنج بسیار،
نه صعبی باشد و نه رنج و آزار.
کبیچک باشد و قطران و پیلپیل
همه یکسان بباید کرد حاصل.
ز این سوراخ دندان پُر بیاگن،
بیجویی گر یکی باریک سوزن.
وگرنه اقیرقیرها بیاور،
قوشور شیبرم و زرنیخ اصفر.
قوشور نوج و از اصل کبر نیز
روا دار، ار نباشد جز از این چیز.
بیباید سود این در سرکة خام،
کسی کز درد دندان نیست آرام.
به روزی دو از این دارو برندایی،
پس آن گه برکشش بی درد از جایی.
وگرنه اصل هلیون اندر او گیر،
برادر، ار ببندندش به زنجیر.