ما در اساس متریالهای آرشیالوگی انکشاف تدریجی قوّههای استحصالکنندة جمعیّت دورة پلیالیت آسیای میانه را مورد تدقیق قرار دادیم. امّا مسئلة تکامل تدریجی اجتماعی این جمعیت نهایتدرجه مرکّب است. حتّی قانونیّتهای اساسی ترقّیات آن در اثرهای متخصصان سوسیالاگیه نیز به طور مکمّل آموخته نشده است، ملاحظه و خلاصههای پیشنهادشده موضوع بحث و مناظرههای تندوتیز گردیدهاند[1]. مسئلة عاید به خصوصیتهای انکشاف جمعیّت عهد پلیالیت آسیای میانه عموماً به میان گذاشته نشده است.
گر گوییم، که جمعیّت انسانی بسیارترین قسمت وقت خود را در مرحلة عصر سنگ گذرانیده است – این سخن عمومی خواهد شد. در این مورد جایز است، که برای واضحتر افاده یافتن مطلب قیاس بارها استفادهشده را بیاوریم. اینک، شرطاً فرض کنیم، که تمام حیات جمعیّت انسانی تا روالوتسیة کبیر سوسیالیستی اکتبر همگی یک سال دوام کرده است. در آن صورت به آدم تبدل شدن میمون در اوّل ماه ژانویه به وقوع پیوسته، دورة حکمرانی پلیالیت قریب تمام سال را تا 25-ام ماه دسامبر فرا میگیرد و تمام تاریخ جمعیّت صنفی آسیای میانه بحضور در نیم ساعت آخر پیش از سال نو «غنجایش» مییابد!
تشکیلات اجتماعی در پلیالیت پایین خیلی ساده و ابتدایی بود. کالّیکتیوهای از همه قدیم و نو تشکّلیافتة آدمان را ف. اینگیلس «گله» نامیده است[2]. و. ا. لنین پی هم «گلة ابتدایی» و «کامّونة ابتدایی» را نامبر میکند[3].
دورة گلة ابتدایی دورهای است، که جمعیّت انسانی تشکّل یافته، اساس اساسهای آن فراهم میآید. در آخر پلیالیت میانه و بالا تشکیلات قبیلوی جمعیت – کامّونههای ابتدایی با ترتیب قومی و نسبی پیدا میشود. این ساخت قومی مادری بود، که زن در آن موقع خیلی بلند را اشغال میکرد[4]. مناسبت عایلوی در دایرة نکاح گروهی صورت میگرفت.
یستیهسالات کالّیکتیوی باشد هم، ولی درجة قوّههای استیه-سالکننده نهایت پست بود. «این نوع ابتدایی استحصالات کااپیرتیوی یا کالّیکتیوی، البتّه، نه عاقبت عمومی کردن واسطههای استحصالات، بلکه نتیجة ضعیفی شخصیت جداگانه بود»[5]. قوّههای استحصالکننده در یک جا نمانده، به آهستگی تکمیل مییافت. ترقّیات بیش از پیش قوّههای استحصالکننده و تشکیلات جمعیّتی باعث مرکّبشوی شکلهای مدنیّت انسانی میگردید. باید گفت، که یاد گرفتن طریق حاصل کردن آتش، ساختن منزلهای عادّی، رواج شکار هیوانات کلان و به این وسیله گذشتن به زندگانی مقیمی – همة این قدمهای مهم ترقّیات پراگریسّیوی جمعیّت انسانی را نشان میدهد. چنان که از مدفن پسربچة تیشیکتاشی عیان میگردد، در همان وقتها اوّلین علامتهای رسوم دفن، نخستین پدیدههای دین به ظهور آمده بودهاند.
[1] نیگ .: مثلاً: سیمیاناو یو. ا. ، 1966؛ سیمیاناو یو. ا. ، 1968؛ تیر-اکاپین ن. ب. ، 1968؛ بتیناو ن. ا. ، 1968؛ کبا و. ر. ، 1968 (در این اثرها فهرست مفصل و نگارش تاریخ مسئله موجود است).
[2] ک. مرکس و ف. اینگیلس. اثرها، جلد 34، س. 138.
[3] نیگ .: و. ا. لنین. اثرها، جلد 35، س. 111.
[4] در تاریخنگاری ساویتی نوrتة نظر دیگر نیز موجود است (نیگ .: کبا و. ر. ، 1968، س. 258-265).
[5] ک. مرکس و ف. اینگیلس. اثرها، جلد 19، س. 404.