ترقّیات قوّههای استحصالکننده، بیش از پیش جدا شدن کسب و هنر از خواجگی قشلاق، انکشاف منبعدة استحصالات مالی، علاقة نزدیک با قبیلههای بادیهنشین باعث رواج داد و گرفت در داخل دولتهای آسیای میانه و با کشورهای همجوار گردید. در این خصوص چه مدرکهای باستانشناسی (خصوصاً، در قسمت ختایی و ایران) و چه منبعهای خطّی گواهی میدهند.
مدرکهای فراوان سکّشناسی از موجودیّت مبادلة پولی دلالت میکنند. از عصر خi تا ابتدای عصر 13 در سرزمین آسیای میانه سکّههای ضرب دولتچههای گوناگون (وابسته به داخل شدن آنها به هیعت ناحیه و ولایتهای جداگانة آسیای میانه) رایج بودند. سکّههای غزنوی و سلجوقی عادتاً در ناحیههای جنوبی آسیای میانه: اوّلی در تاجیکستان، دوّمی در ترکمنستان جنوبی بیشتر دچار میآیند. اکثراً در حدود قرغیزستان، ازبکستان و تاجیکستان شمالی سکّههای قراخانی وامیخورند. سکّههای خوارزمشاهی محمّد ابن تیکیش را در سراسر آسیای میانه پیدا کردن ممکن است.
موامیلات پولی آنوقته را[1] میتوان با دو خصوصیت اساسی آن توصیف نمود: یکی این است، که اهمیت پول طلا در این دوره نسبت به زمان گذشته خیلی میافزاید. درست است، که این پول را مثل پیشتره با برکش قبول میکنند. ولی رل آن همچون واسطة معاملات افزونتر میگردد. پول طلا در اکثر شهرهای آسیای میانه برآورده میشود و آن به بازار راه مییابد، که پیش این طور نبود. دیگر خصوصیت سکّههای آنوقتة آسیای میانه با حادثهای، که «بحران پول نقره» نام گرفته است، علاقهمند میباشد. از عصر خi در دولتهای شرق عیار پول نقره به پایین رو مینهد و در بعضی موردها وزن آن کم میشود. درهمهای کمیار دیگر به اروپای شرقی برآورده نمیشوند. حدود گردش آنها تنگ شده، همچون پول کمارزش فقط در داخل دولتی، که آنها را برآورده است، گردش میکنند.
جریان تنزّل پول نقره در هر دولت به طور گوناگون صورت میگرفت. مثلاً، در دولت غزنویان این حالت نسبتاً سستتر به عمل میآمد. سلطان محمود غزنوی و پسر او-مسعود از هندوستان چنان ثروتی به غارت برده بودند، که چند مدّت قرب پول نقره را نگاه داشته توانست.
در سکّة آنها 70-76% نقرة خالص موجود بوده، درهمهای پُریاری، که 95% نقره داشتند، هنوز رایج بودند. امّا در خود همین وقت درهمهای قراخانی ضرب نواحی جنوب آسیای میانه همگی دارای قریب 20% نقره بودند.
در فرغانة میانههای عصر خi، که تحت نفوذ قراخانیان شرقی واقع گردیده بود، درهمهای تماماً بینوقره برآورده میشدند. این قبیل درهمها از آمیزش مس و سرب ساخته شده، حتّی از معاملات عددی محروم بودند. درست است، که بعدتر سردار دولت قراخانیان غربی-ابراهیم تمغاجخان فرغانه را ضبط نموده، پولهایی برآورد، که در ترکیب خود به حساب میانه 20% نقره داشتند. ولی این هم دیر دوام نکرد. در عصر خ2 قراخانیان درهمهای میسی با ورقههای تُنُک نقره روکششده را برآوردند. علاوه بر این، در آسیای میانه درهمهای میسی از دورة گذشته میراثمانده نیز موجودیّت خود را در معامله دوام میدادند. همة این سکّهها در دایرة گردش پول نقره عمل نموده، ظاهراً در تجارت پول نقرة حقیقی را عوض میکردند. بنا بر ای قوّة خرید و نرخ مقرّری آنها از ارزششان بالاتر بود.
بعزی محقّقان قدری پیشتر از این به اروپا گذشتن نقره و کم-یاب شدن این فولوز گرانبها را سببگار بحران پول نقره دانستهاند. این، البتّه، عامل خیلی مهم است، ولی به سر خود باعث شکست پول شده نمیتواند. در دیگر دورهها هم، در صورت موجود بودن چنین ذخیرة نقره سکّههای پُریار میبرآوردند، فقط مناسبت آنها با طلا و قرب آنها تغییر مییافت. در این مورد محض ترقّیات پراوج شهرها، استحصالات مالی و تجارت پولی چنان مقدار پول، یعنی واسطة معاملات را طلب نمود، که آن را به وسیلة ضرب سکّههای کاملیار قانع کردن از امکان بیرون بود. طلبات افزودة بازار، از یک طرف، حرکت طلا را زیادتر نماید، از طرف دیگر، به برآوردن پولهای کمیار وادار میکرد. به هر وسیله بیشتر پول برآوردن لازم بود.
ز این توصیف خواجگی پولی عصرهای خi-خ2 و ابتدای عصر 13 مناسبتهای خیلی بارونق مالی و پولی آنوقته روشن میگردد. اگر در این مورد به مناسبتهای مالی و پولی کشیده شدن گوشههای دوردست، از آن جمله، نواحی کوهستان به نظر گرفته شود، در تاریخ انکشاف مناسبتهای مالی و پولی آسیای میانة عصر میانگی تا چه اندازه موقع خاصه داشتن دورة تحقیق کردیستادة ما عیان میگردد.
[1]دویداویچ ا. ا. ، 1960 ا، س. 92-117.