زمان میزالیت و نیالیت را عادتاً به 10-15 هزار سال تخمین میکنند. لیکن دوام این دورة حیات انسانی در هر محل هر خیل بوده است. در اساس معلومات و مدرکهای موجودة آرشیالوگی به چنین خلاصه آمدن ممکن است، که اهالی آسیای میانه در این دوره خیلی سیرشمار گردیده، در شرایط ساخت قبیلوی مادرشاهی زندگانی میکردهاند. در این دوره آلات استحصالات نسبتاً مکمّل و بهتر میگردد. اصولهای نو اسباب و آلاتسازی: سیقل دادن، پرمه و ارّه کردن، که در گذشته از آنها هیچ اثری نبود، به طور وسیع پهن میشوند. ساحههای نو خواجگی، از قبیل کُلالی، زراعت و چارواداری نیز به وجود میآیند. موافق شرایط طبیعی در ناحیههای گوناگون آسیای میانه مکانهای شکارچیان ماهیگیر، شکارچیان چاروادار یا خود برزگران ابتدایی پیدا میشوند.
اسار میزالیت
اسار دورة میزالیت خصوصاً در محلهای ساحل کسپی به طور مفصل تدقیق شده است. نمونة برجستة آن بازیافت دقّتانگیز ا. پ. آکلدنیکاو-غار جبل میباشد. معلومات و مدرکهای از این جا به دستامده در سالهای آخر به توسط کشف باز یک مخزن یادگاریهای قدیمه – غار زمزمچشمه افزونتر گردید. در طبقههای پُرشمار مسکن این غارها و دیگر یادگاریهای نزدیک کسپی دهها و صدها اسباب و ابزار خرد سنگیچخماقی باقی مانده است، که از بین آنها، علیالخصوص، آلات شکل هندسی: قطعة دایره (سیگمینت) ، سهکنجه، شکل منحرف (ترپیتسیه) جالب دقّت است. معلومات و مدرکهای آرشیالوگی شهادت میدهند، که در دورة میزالیت و آغاز نیالیت در برابر شکار هیوانات سید ماهی و غذاغونداری رواج مییابد. یادگاریهای ساحل کسپی با خاصیت خود به مدنیّت همانوقتة آسیای پیش قرابت دارند[1].
هنگام کاوش باششگاه توتقوول در محل ساختمان گاس-ا نارک آثار نادر میزالیت به دست آمد. در این جا در قطار آلات معمول میزالیت آسیای پیش (کاردهای سنگی یکدمه، سیگمینتها و غ .) آلات دغل-تری نیز یافت شد، که آنها میزالیت هزارههای 13-7 تا میلاد توتقوول را با مدنیّت دورههای سانیتر حصار مربوط میسازند. آثار درة شور هم مکانن و هم توصیفن به مدنیّت نامبرده نزدیک است. این آثار در 20 کم شرقتر توتقوول واقع میباشد.
در باششگاه آبیکییک، که در جای از قطارکوه رنگینتاغ برآمدن راه دوشنبه – قُرغانتپّه جایی گرفته است، یک سلسله آلات عجایب میزالیت یافت شد.
مّا آثار در پامیر کشفشده از این یادگاریها به کلّی فرق میکند. در این جا، در شرایط فوقالعادّة کوهستان، در ارتیفای مطلق از 3، 5 هزار تا 4، 2 هزار متر از سطح بهر، بلندترین در جهان قرارگاه آدمانی یافت شد، که 95 هزار سال پیش زندگی به سر بردهاند (این سنه به واسطة تحقیق فیزیکی انگشت آتشدان قرارگاه آشخانه مویین گردیده است)[2].
ین خاصیتن مدنیّت دیگریست، که از میزالیتی غربی به کلّی فرق میکند. در آن اساساً اسباب و آلات درشت، مثل بیلچههای از سنگ قیراق ساخته شده، به نظر میرسند، یعنی در این جا بیشتر تکنیکة دورة پلیالیت حکمفرما بوده، از آلتهای هندسی اثری هم دیده نمیشود. آن اصلاً قرارگاه شکارچیان بوده است، که در فصل تابستان به این محل از سید فراوان کوچیده میآمدهاند. در قرارگاه آشخانه چار طبقة مسکن کشف گردید، بیش از 10 هزار آلت جمع کرده شد[3].
اسار نیالیت
تخمینن 9-7 هزار سال قبل از این عصر نو سنگ آغاز یافته است.
در آسیای میانه سه عمومیت مدنی تاریخی را، که از یکدیگر با شرایط زندگی و آثار خود فرق میکنند، میتوان عیانن مشاهده نمود. در همین مرحله در حیات جمعیّت انسانی تغییرات تاریخی رویی میدهد. انسانیت از مصرف و ذخیرة نعمت به تولید و استحصال آن قدم میگذارد – جای شکار و غذاغونداری را زراعت و چارواداری اشغال مینماید. این دگرگونی را گاها «انقلاب نیالیت» مینامند. البتّه، واقعاً این طور نیست، بلکه این نام فقط شرطیست.
در طول دامنة کاپیتداغ آن وقتها مسکنهای اهل مدنیّت جیتون – قبیلههایی، که از تمام قوم و طایفههای ساکن اتّفاق ساویتی پیشتر به زراعت شروع نمودهاند، واقع گردیده بودند. آنها در دهکدههای قبیلوی، در خانههای کلوخی زندگانی میکردند. چارواداری نیز از مشغولیّتهای اساسی آنها به شمار میرفت. اسباب و آلات دهقانی آنوقته اکثراً از داسهای سادة سنگیچخماقی عبارت بودند، که آنها 36، 5 فایض آلتهای تدقیقشده را تشکیل مینمایند. از نوعهای زراعت بیشتر گندم و جو کاشته میشد. در قطار اسلحه و ابزار سنگیچخماقی پارههای ظرف گلی هم پیدا گردیدند، که از موجودیّت کُلالی در آن زمان گواهی میدهند. ظرفها دستی ساخته، بعضاً با خطهای اسلیمی و نقش و نگار توراسا آرا داده میشدند. این حالا قدیمترین نمونة آثار کُلالی آسیای میانه میباشد.
به صنعت سفالیات جیتون خیلی فراوان بودن اسبابهای میدة سنگی خاص است. در این جا پیکان تیر یا نیزه مطلقا دچار نشد. از افت کار، اسباب محنت و جنگ از سنگهای میده ساخته شده، بعد وصل کرده میشد[4].
در همان دورهها برای سفالپزی کوره و خمدانهای مخصوص وجود داشتند، گرچندی خود اسبابهای سفالی کم استحصال میشد.
در یکی از باششگاههای مدنیّت جیتون – در چوپان تپّهقبرهایی یافت شدند، که خصوصیت به خود خاص دارند و این خصوصیت در دورههای ثانی هم به نظر میرسد و آن عبارت از همین است، که قبر در خود باششگاه در روی حولی یا در داخل خانهها کنده میشد. در بین باششگاههای این مدنیت پسساچیق تپّهمقام مخصوص دارد و محض در همین جا بنای یافت شد، که، از افت کار، بنای جمعیّتی میباشد. در یکی از دیوارهای این بنا با رنگ سیاه و سرخ صورت درّندگان و چرّندگان و نقش عجایب کشیده شده است[5]. این صورت یکی از قدیمترین صورتهای روییدیواری در ا.ج.ش.س. میباشد.
در دورة نیالیت ساکنان ساحلهای کمبارش جنوب ترکمنستان برای آبیاری ظاهراً فقط دمش آب را استفاده میبردند. برای این مخصوص جویّها میکندند و پلها میساختند. در این حال در مجرای مابینی دریا و دریاچهها واقع بودن بعضی باششگاهها شاید دلیل آن باشد، که آب آن دریا و دریاچهها برای آبیاری زمینهای لب دریا استفاده برده میشد. چارواداری خیلی رونق یافته باشد هم، به توفیل شکار نیز خیلی گوشت (در جیتون قریب 25%) به دست آورده میشد، غیر از این پوست و استخوان چاروا نیز در روزگار به کار میرفت[6].
در مکان این مدنیت – جیتون نیز چندین مجسمچههای گلی هیوانات و آدمان را یافتهاند. این مجسمهها، به عقیدة و. م. مسّان، معبدهای قبیلوی میباشد[7]. زمان و تاریخ موجودیّت یادگاریهای اساسی مدنیّت جیتون هزارة vi پیش از میلاد است.
قبیلهایی، که به عمومیت دیگر تعلق داشتند، در دشت و جلگههای آسیای میانه، خصوصاً در واحة بخارا و کنارههای بهر ارل حیات به سر میبردند. یادگاریهای از آنها باقیمانده را با نام «مدنیّت کلتمنار» یاد میکنند. وهای اساساً مدنیّت شکارچیان و ماهیداران بوده، با همین جهت از مدنیّت پیش از این ذکرشده تفاوت دارد. کلتمناریها، ظاهراً، در مرحلههای آخر ترقّیات خود به رام کردن هیوانات و از خود کردن زراعت ابتدایی شروع نمودهاند. سنة معمول موجودیّت این عمومیت قبیلوی هزارة iv-3 پیش از میلاد است.
همین طریق، در آن زمان انکشاف ناموزون مدنیّتهای عصر سنگ به عمل میآید. حفریات جانبازقلعة 4، که از آن جا باقیماندههای منزل کلان گردشکل از چوب و قمیش ساخته شدة به جماعه قبیلوی عبارت از 100 نفر و بیشتر از آن تعلقداشته پیدا گردید، حیات قبیلههای کلتمنار را خیلی برجسته تصویر مینماید. همین نوع منزل باز هم کلانتر در قرارگاه کاوت 7 یافت شد.
خوسوسیّت مدنیّت کلتمنار از آلتهای خرد سنگیچخماقی و انکشاف تکنیکة وصله ظاهر میگردد. سنگ چخماق از کوه سلطانویزداغ به دست آورده میشد. در این جا کان سنگ و اوستاخانة ساخت و پرداخت آلات سنگیچخماقی (برلی 3) ، که به دورة کلتمنار تعلق داشته است، پیدا گردید. همچنین از مسکنهای قدیمه بسیار اسبابهای سفالی، از جمله سفالهای نقش و نگارین یافت شدند[8].
در کوهستان و محلهای نزد کوهسار آسیای میانه عمومیت قبیلوی سوم – مدنیّت حصار مکان یافته بود. این واقعه هم «نیالیت کوهستان» است، یعنی دورهای است، که با شرایط مخصوص زندگانی آدمان درنشین توصیف مییابد. نخستین محقّق مدنیّت حصار ا. پ. آکلدنیکاو جهتهای نهایت فرقکنندة آلتهای سنگی این مدنیّت را، که قسم اساسی آنها را اسباب و ابزار قیراقسنگی تشکیل دادهاند، خاطرنشان نموده بود. بازیافت چنین اسباب و آلات در آسیای میانه میباشد. خصوصیت دیگر این مدنیت عبارت از آن است، که در بین یادگاریهای آن از اسبابهای سفالی هیچ یک اثری دیده نمیشود. به عقیدة ا. پ. آکلدنیکاو، اهل مدنیّت حصار اوّلین برزگران ولایتهای کوهستان بوده، در برابر زراعت و چارواداری شکار هم در حیات آنها موقع خود را نگاه میداشته است. بازیافتهای توتقوول (ساحل چپ دریای وخش در نزدیکی نارک) ، که آن جا در مساحت کلانی مکان بسیارتبقه و پُراسار آنوقته تدقیق میشود، تاریخ پیدایش و جریان انکشاف مدنیّت حصار را روشنتر خواهد نمود.
در توتقوول چار طبقة مسکن (دو طبقة مدنیّت میزالیت هزارة خ-8 پیش از میلاد و دو طبقة متعلّق به خود مدنیّت حصار) کشف گردید. در طبقههای مدنیّت حصار باقیماندههای آتشدان نیمدایرة از سنگ چیده شده، ایچونین «خانهچهها» مخصوص از دیوارههای چندقبطة سنگی بنایافته پیدا شدند. این گونه سوفچهها، که ظاهراً همچون بنیاد منزلهای سبکبار چوبی خذمت میکردهاند، در حفریاتهای شرق نزدیک نیز دریاب گردیدند»[9].
در بین بیشتر از 40 هزار مصنوعات عصر سنگ، که از حفریات توتقوول به دست آمده است، تبرهای خوب سفته، کاردهای تیز، ابزارهای دستی خانگی: درفش، پرمه، بیلچه و بسیار آلتهای ساخت و پرداخت چوب موجودند. اسلحة اساسی شکاری از نیزه و سنان عبارت بود، که به دستههای چوبی یا استخوانی تیغ نشانده، با موم و شیریش محکم میکردند. قسمت اساسی یادگاریهای مدنیّت حصار را آلتهای کلان سنگ قیراقی تشکیل مینمایند. اسباب و آلات استخوانی خیلی کم به نظر میرسد. از حفریات این ناحیه استخوانها – اوّلین آثار انتراپالاگی اهل مدنیّت حصار نیز یافت شدند.
موافیق اصول رادیوکربی مویین کردند، که طبقة بالایی مسکن حصار 5150±140 سال پیش از میلاد وجود داشته است.
موقرّر کردن اساسهای اقتصادی مرحلة توتقوولی مدنیّت حصار نهایتدرجه دشوار است. ولی از مدرکهای آرشیالوگی چنین برمیآید، که آن مسکن شکارچیان و غندارندگان نعمتهای طبیعی نبوده، بلکه آدمان نوکک به شکلهای استحصالکنندة خواجگی قدمگذاشته میباشند. اقتصادیات ساکنان قدیمة توتقوول بیشتر به مرحلة «پیدایش زراعت و چارواداری» نزدیک است. یک قطار نشانه و علامتها گواهی میدهند، که چارواداری موقع اساسی داشته است. در بین استخوانهای مقداراً کم هیوانات، که از طبقههای مسکنی بیرون آورده شدهاند، استخوان بز و گوسفند خانگی به نظر میرسند.
هالا در دست ما بعضی دلیلهایی موجودند، که برای مویین کردن حدود انتشار مدنیّت حصار امکان میدهند. این نوع یادگاریها اساساً واحههای سرزمین امروزة تاجیکستان را فرا گرفتهاند. یادگاریهای مشابه این، که در دیگر ناحیههای کوهستان آسیای میانه، از جمله در شمال تاجیکستان، فرغانه و ساحلهای اسّیقکول دچار میآیند، متأسفانه، تا حال درست آموخته نشدهاند.
تعریخ موجودیّت مدنیّت حصار و سنههای اساسی آثار آن نیز مویین کرده شد. معلوم گردید، که این مدنیت نه کمتر از سه هزار سال (هزارههای vi-3 پیش از میلاد) دوام کرده است. یادگاریهای دورة اوّل این مدنیت در توتقوول، دورة میانه در کوی بولیان دنغره و نهایت دورة آخر آن در تیپّة غازیان حصار محفوظ ماندهاند[10].
مسعلة گذشتن از مدنیّت حصار به فولوز هنوز به درجة کافی تدقیق نگردیده است.
[1] آکلدنیکاو ا. پ. ، 1966 ا.
[2] بتاما س. و. و دیگ. ، 1964.
[3] رناو و. ا. ، 1962 ب.
[4] مسّان و. م. ، 1971، ص 27
[5] در همان جا، س. 51.
[6] در همان جا، س. 81-89.
[7] مسّان و. م. ، 1966 ب، س. 88.
[8] تالستاو س. پ. ، 1948 ا. س. 59-66؛ ویناگرداف ا. و. ، 1968؛ کارابکاوه گ. ف. ، 1969.
[9] یraidwood r. j. 1967، ر. 106-107.
[10] کارابکاوه گ. ف. ، رناو و. ا. ، 1968.